میدانیم و میدانند که نبرد قدیمی، تمام عیار و همه جانبهای بین ایران به عنوان علمدار عدالت و آزادی و آمریکا به عنوان پرچمدار ظلم و استکبار همواره در جریان بوده که مدتی است تقابل نیابتی آن وارد مرحلۀ جدیدی شده است و همچنین طبیعی است که بخشهایی از این نبرد آشکار و قسمتهایی نیز به صورت پنهانی در جریان باشد تا جایی که گاهی نه آنها برخی ضربات خود را آشکار(رسانهای) میکنند و نه ما برخی ضربات خود را آشکار میکنیم لکن باید در مقابل صراحت دشمنان در حمله و عدم نگرانی از تبعات آن، قاطعیتی صریح داشته باشیم. البته در کنار عملیات آشکار و قاطع نظامی علیه دشمنان خارجی برای اینکه حساب کار دستشان بیاید و فکر غلطهای اضافه نکنند باید عملیات رسانهای دقیق و گسترده جهت خنثی کردن شبهه و تردید افکنی غربزدههای داخلی نیز داشته باشیم تا مردم را نترسانند و پازل دشمنان را تکمیل نکنند.
حملات اخیر موشکی جمهوری اسلامی ایران به مقرهای صهیونیستها و تکفیریها تا زمان اخراج کامل آمریکا از منطقه قلق گیری محسوب میشود،
چون عامل اصلی تمام فتنهها و دسیسهها و جنایتها در منطقه آمریکای سفّاک است و رژیم اسرائیل و تکفیریها و غیره آویزانهایی بیش نیستند.
مطالبۀ پاسخ و انتقام سخت یعنی اعتماد کامل به قدرت نظام و نیروهایش وگرنه اگر به قدرت آنها شک داشتیم که اساساً از آنها مطالبه نمیکردیم.
تعیین زمان، مکان و چگونگی پاسخ و انتقام سخت با سلحشوران مقاومت است، لکن اجازه ندهیم خناسان و کندفهمها اصل مطالبه را تخطئه بکنند.
«آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه»؛ امـر ولـی، مطالبۀ مردم و راهبرد اصلی مقابله با دشمنی مستمر، جنایات ظالمانه و ضامن امنیت است.
بریده باد زبان و شکسته باد قلمی که در هنگامۀ انتقام و پاسخ سخت با لاطائلات و اباطیل ذهن مردم را مشوش و تیغ سلحشوران را کـُنـد بکند.
قبل از ورود به بحث باید عرض کنم که بنده نه کارشناس امنیتی-نظامی هستم و نه به تحولات آشکار و پنهان منطقه اشراف ویژهای دارم لکن به عنوان یک نفر از حامیان جبهۀ مقاومت مختصر عرضی دارم که آن را به اشتراک میگذارم، امیدوارم که مفید فایده باشد...